کارگردان : Zhangke Jia
نویسنده : Zhangke Jia
بازیگران : Tao Zhao, Yi Zhang, Jing Dong Liang
خلاصه داستان : فیلم از سه بخش تشکیل شده، که در سالهای ۱۹۹۹، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۵ میگذرند. در طی این بازه ۲۶ ساله «ممکن است کوه ها درهم بریزند» نگاهی بر آنچه از شروع هزاره جدید با پیشرفت اقتصادی سریع بر سر کشور چین آمده و میآید میاندازد. و در نهایت آینده آن را در قالب کسی که در این بازه به دنیا آمده متصور میشود.
فیلم جیا به سه بخش تقسیم شده که در سالهای ۱۹۹۹، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۵ رخ میدهند. همچنان که سده و هزاره جدید در شرف آغاز است، چین نیز در همین مسیر گام میگذارد: رفتن به غرب، پذیرفتن کاپیتالیسم و در عین حال حفظ همان ساختار یکپارچه گذشته، و شروع سنجش موقعیت اجتماعی مردم با کالاهای مصرفی: ضبط ها، ماشین ها و احتمالا مهم تر از همه گوشیهای همراه، تکنولوژیی که فیلم بر باقی ماندن قدرت اثرگذاری منفی آن تا یک ربع قرن بعد صحه میگذارد.
همکار همیشگی و همسر جیا یعنی ژائو تائو بازی خارق العادهای در نقش تائو از خود به نمایش میگذارد. زن جوانی که با یک کارگر معدن زغال سنگ به نام لیانگ (با بازی لیانگ جینگدونگ) نامزد است. اما پای جینگشنگ (با بازی ژانگ ای) بی نهایت مغرور و خودخواه و از تازه به دوران رسیدگان چین نیز در میان است، که تمام معدن زغال سنگ را میخرد و لیانگ را از صحنه بیرون و با با تائو ازدواج میکند. بعدها این دو صاحب فرزندی میشوند که جینگشنگ در اقدامی عجیب اصرار دارد اسمش را «دلار» بگذارد، تا به این شکل اعتقادش را به آینده پررونق کشور شبه غربی اش نشان دهد. در همین حین لیانگ پریشان حال خود را تبعید میکند، اما بعدا در سال ۲۰۱۴ این سه بار دیگر به هم میرسند، و در نهایت در سال ۲۰۲۵ که دلار به جوانی بیست و اندی ساله ترک تحصیلی در استرالیا تبدیل شده، به نظر میآید زندگی اش مقدر به بیگانگی و رنج شده است.
ژائو تائو فیلم را به شکل دختری معصوم آغاز میکند: دختری که همیشه شاد و خندان در اطراف پرسه میزند، با هر دو خواستگارش صادقانه و با محبتی خواهرانه برخورد میکند و در عین حال خیال ازدواج را در ذهن میپروراند. وقتی اینها کمی بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرند، احساساتش نیز در جلوی دوربین به بلوغ میرسند و از زخم هایی که لیانگ از شکست درزندگیش برداشته شدیدا متاثر میشود.
تائو به زنی در ظاهر آرام اما در سایه مشکلات ازدواجش در باطن پریشان تبدیل میشود، و افسردگی اش با غم از دست دادن پدرش بُعد تراژیکی به خود میگیرد، و به چشم خود میبیند که چطور پسرش با تشویق همسر سابقش احساساتش و خانواده اش را نادیده میگیرد. و در نهایت همه اینها در تصویر کمابیش علمی-تخیلی جیا از آینده در قالب دلار که مادر و خاک مادری اش را از یاد برده، شکلی دوباره به خود میگیرد.
منبع : نقد فارسی
/987/
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}